به گزارش خبرنگار وسائل، حجاب به معنای پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم، از احکام ضروری دین اسلام است. در ادیان الهی دیگر، از جمله آیین زرتشت، یهود و مسیحیّت نیز این حُکم با تفاوتهایی وجود دارد. یکی از نیازهای حقیقی و مسلّم در زمینههای تربیتی، دینی، اخلاقی و فرهنگی، مسئلة حجاب و عفاف است.
هرچه الگوهای حجاب مراتب برتر و بالاتری داشته باشند، تأثیر بیشتری بر معنویّت و دینداری فرد و جامعه خواهند گذاشت و هرچه حجاب فردی و اجتماعی، متعالی باشد، نورانیّت، تقدّس، حرمت اخلاقی و رشد و تعالی جامعة اسلامی بیشتر خواهد بود و هرچه خلأ در این زمینه محسوستر باشد، مشکلات و آسیبهای سلامت، رشد و امنیّت فردی و اجتماعی فزونتر است. هرچند مسئله حجاب و عفاف بهظاهر یک مسئلة کُهن و تکراری است، ولی ابعاد نوینی دارد که با هر کلمه و هر سخنی میتوان بعضی از این زوایا را استخراج کرد.
مفهوم لغوی حجاب
به گفتة اهل لغت، این واژه به صورت متعدّی و به معنای در پرده قرار دادن به کار میرود. ابندُرَید میگوید: «حَجَبتُ الشَّیءَ... إِذَا سَتَرتُهُ، وَالحِجَابُ السِّترُ... إِحتَجَبَت الشَّمسُ فِی السَّحَابِ إِذَا تَستَتَرت فِیهِ: حجاب، پوششی است که روی شیء را فرامیگیرد و حجاب یعنی پرده... . زمانی که خورشید در ابر فرو میرود، عرب میگوید: إِحتَجَبَت الشَّمسُ فِی السَّحَابِ» (ابندُرَید، 1987م.: ذیل واژة حجب).
فیّومی این واژه را چنین توضیح میدهد: «حجب فعلی متعدّی است و به معنای مانع شدن به کار میرود. به پرده، حجاب میگویند؛ زیرا مانع از دیدن است و به دربان، حاجب گفته میشود؛ زیرا وی مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانی اطلاق میگردد، ولی برخی مواقع، به موانع معنوی نیز حجاب گفته میشود» (فیّومی، بیتا: واژة حجب).
مفهوم اصطلاحی حجاب
حجاب در علومی چون عرفان، طب و دیگر علوم، تعریف خاصّ خود را دارد. در فقه، این واژه در معنای لغوی خود که همان پردة حائل میان دو چیز باشد، به کار رفته است و معنای جدیدی برای آن ایجاد نشده است. در دوران متأخّر، این واژه معنای اصطلاحی خاصّی پیدا کرده است و به پوشش خاصّ زنان اطلاق گردیده است. شهید مطهّری در این باره میفرماید: استعمال کلمة حجاب دربارة پوشش زن، اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها، کلمة «ستر» که به معنی پوشش است، به کار میرفته است.
جایگاه حجاب در قرآن
مسئلة حجاب در دو سوره از سورههای قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به اجمال در آیة 59 سورة احزاب مطرح شده است و آنگاه با تفصیل بیشتری در سورة نور آمده است:
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
و به زنان باایمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند و (اطراف) روسری هاى خود را بر سینة خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند، مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسران شان، یا پسران همسران شان، یا برادران شان، یا پسران برادران شان، یا پسران خواهران شان، یا زنان همکیش شان، یا بردگان شان [= کنیزان شان]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن، پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود (و صداى خلخال که بر پا دارند، به گوش رسد)؛ و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان تا رستگار شوید.
آثار و جلوههای تربیتی حجاب
آثاری که از حجاب بهجا میماند، ابتدا در روح و روان فرد پدیدار میشود؛ زیرا وقتی فردی با آزادی و آزادگی برای خود پوششی انتخاب میکند، حتماً در خود احساس آرامش و سربلندی میکند. این همان حفظ ارزشهای یک فرد مسلمان است.
در جامعهای که افراد در آن با حفظ حدود و رعایت حقوق دیگران ظاهر میشوند و سبب تخریب روح و جسم همنوعان خود نشده، محیط امن و آرامی را برای جوانان فراهم میکنند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهند رفت و هدف اسلام نیز این است که مردان و زنان مسلمان، روح آرام، اعصاب سالم و چشم و گوش پاکی داشته باشند. اکنون آثار و جلوههای تربیتی حجاب را در دو سطح فرد و اجتماع بررسی میکنیم.
آثار فردی حجاب/ شخصیّت زن
«شخصیّت، مجموعة افکار و عواطف و عادات و اخلاقیّات یک انسان است و خلاصه هر چه به یک شخص مربوط میشود، بیرون از وجود او نیست و شخصیّت اوست. تنها راه بالا بردن شخصیّت زن را حجاب او میدانیم. اگر او به حجاب روی آورد، پایگاه خانوادگی او قوی میشود. مردها، ناچار میشوند به زندگی خانوادگی خود، ارج نهند و به همسران خود واقعاً توجّه کنند.
علوّ شخصیّت زن در این است که کمال همسری، مادری و کمال اجتماعی را برای خود احراز کند. بیحجاب در بُعد همسری و مادری، شکست خورده و در بُعد فعّالیّتهای اجتماعی، ابزار و بازیچه و ملعبه شده و خواهناخواه سقوط کرده است» (مصطفوی، 1369: 52ـ55).
اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده میشود (ر.ک؛ مطهّری، 1373: 59).
سلامت جسمانی
حجاب، زمینة فساد را که عامل اصلی بیماریهای مقاربتی است، از بین میبرد و از این طریق، نقش خود را در سلامت جسمانی افراد جامعه ایفا مینماید. به آمار ذیل توجّه نمایید. اگرچه از زمان انتشار آن مدّتها گذشته است، ولی بهخوبی گویای یکی از عوارض فساد میباشد. طبق تحقیقاتی که در ایالات متّحده به عمل آمده، رویهمرفته نود درصد مردم این کشور به بیماریهای مقاربتی مبتلا میشوند. از این رقم، عدّهای که در بیمارستانهای رسمی آمریکا معالجه میشوند، بالغ بر 360 هزار نفر میباشند.
از تمام بیمارستانهای ایالات متّحده، 650 بیمارستان تنها به امراض مقاربتی اختصاص داده شده است، در حالیکه معادل یک و نیم برابر افرادی که در این بیمارستانها معالجه میشوند، به پزشکهای خانوادگی و خصوصی مراجعه مینمایند (ر.ک؛ همان: 45).سالانه 30 تا40 هزار کودک بر اثر بیماریهای مقاربتی موروثی میمیرند و میزان تلفاتی که از این بیماریها در ایالات متّحده ناشی میشود، از مجموع کلّیّة امراض مختلف غیر از سِل، بیشتر است (ر.ک؛ همان).
استحکام خانواده
شک نیست هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیّت رابطة زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حدّاکثر کوشش مبذول شود و برعکس، هر چیزی که باعث سُستی رابطة زوجین و دلسردی آنان گردد، زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد.
فلسفة پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسرِ مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که از لحاظ روانی، همسر قانونی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود، در حالیکه از نظر سیستم آزادی و کامیابی غیرمشروع، همسر قانونی از لحاظ روانی، یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه، کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایهگذاری میشود.
آرامش و امنیّت
زن موجودی گرامی و معزّز و نقش او سرنوشتسازی و تربیت بشر است. ارزش او فراتر از آن است که در معرض و دستخوش ارتباطات و روابط بیمرز باشد (ر.ک؛ قائمی، 1373: 390). حفظ حریم زن باعث مصونیّت او میشود و اوّلین اثر را بر آرامش روحی او دارد؛ زیرا در سایة محفوظ ماندن این حریم بین خود و نامحرم، احساس امنیّت میکند و هیچ کس جرأت تعرّض به او را نمیکند.
انسان در پناه محافظ، احساس امنیّت و آرامش بیشتری میکند و در صورت پیشامدهای احتمالی، از مصونیّت او برخوردار است. پوشش دینی نیز نگهبان زن از نگاههای آلوده و آسیبهای احتمالی است که به زن مصونیّت و آرامش میدهد و هرچه این پوشش کاملتر شود، درصد امنیّت و حفاظت آن بالاتر میرود (ر.ک؛ عظیمیان و بهشتی، 1388: 91).
امیر مؤمنان علی(ع) در این زمینه میفرماید: «پوشیده و محفوظ داشتن زن، مایة آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست» (تمیمی آمدی، 1389: ح5820).
آثار اجتماعی حجاب/ مسئولیّتهای اجتماعی
«هر فردی در برابر جامعة خود مسئول است. این مسئولیّت، عام است؛ یعنی هم شامل زنها میشود و هم شامل مردها. پارهای از مسئولیّتهای زنان به حجاب آنان بستگی دارد. زن اگر حجاب داشته باشد، بار این گونه مسئولیّتها را بر دوش میگیرد و شخصیّت و عظمت او بالا میرود، امّا اگر جامة مقدّس حجاب را از تن بدرد، از عهدة انجام این گونه مسئولیّتها برنمیآید» (مصطفوی، 1369: 45).
افراد در شبکههای متفاوت جامعه نقش ایفا میکنند؛ شبکههایی نظیر شبکة مساجد، هیئتهای مذهبی و مدارس اسلامی که به نوعی مسیر حرکت آنان برای حفظ هنجارهایی مانند حجاب میباشد (ر.ک؛ شکوری،1390: 6). در جامعة امروزی، اگر فرد در این شبکهها مسئولیّت اجتماعی نپذیرد، هنجارهای که مربوط به آنها خواهد بود، از بین میرود و فرد به نوعی تنبلی و گاهی انحراف از هنجارهای متعارف جامعه دچار میشود و این انحراف در مسئولیّتهای دیگر جامعه نمایان میشود و فرد را از هدف متعال خود دور میکند.
سلامت اخلاق جامعه
همواره باید هرچه به سلامت اخلاق جامعه لطمه میزند، ریشهکن شود و هرچه سلامت اخلاق جامعه را تضمین میکند، تقویت گردد. هرچه گرایش جامعه به حجاب شدّت یابد، از مفاسد اخلاقی و اجتماعی کاسته میشود. سلامت اخلاق جامعه از اهداف عالیة اسلام است. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الأَخلاَقِ: من برای تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث شدم» (مصطفوی، 1369: 45). حجاب زن، به نصّ قرآن کریم، عفاف اوست و عفاف او، خدمتی است به سلامت جامعه.
زن با پوشش شرعی خود، خانواده را استوار و پابرجا میسازد و بیهوده افراد را تحریک نمیکند و هوسها را برنمیانگیزد و مردها را به مفسده نمیکشاند. زن با پذیرش حجاب اسلامی، بزرگترین و ارزندهترین خدمات را به خانوادهها و جوانها و بالأخره، جامعه میکند؛ زیرا اخلاق، پاکی و فضیلت را رونق و رواج میبخشد. زنانی که جسم خود را پربهاتر از آن میدانند که اجازه دهند هر چشمی از آن تمتّع گیرد، هر هوسی بدان گرایش یابد، بر مسند والای فضیلت نشستهاند. کار این گونه زنان، پیامبرگونه است؛ زیرا بعثت پیامبران به منظور تکمیل و تتمیم اخلاق است.
اسلام از بیحجابی و بدحجابی بیزار و متنفّر است؛ زیرا اینها هستند که با متزلزل کردن اخلاق و فضیلت، اسلام را در بین مردم ضعیف و لگدمال میکنند. زنان باحجاب، خدمتگذار واقعی دین و اخلاق، و زنان بیحجاب و بدحجاب، عامل براندازی و بنیانکنی دین و اخلاق هستند (ر.ک؛ همان: 52).
بنابراین، شرط اصلی سلامت اخلاقی جامعه، پرهیز از سقوط در پرتگاه شهوت است. امام رضا(ع) وجود روابط آزاد بین زن و مرد را علّت بسیاری از جنایات و مفاسد اخلاقی معرّفی میفرماید (ر.ک؛ حرّ عاملی، 1414ق.، ج20: 311).
برای دیدن اصل مقاله اینجا را کلیک کنید./204/422/ح